آمیغه

لغت نامه دهخدا

( آمیغه ) آمیغه. [ غ َ / غ ِ ] ( ن مف / نف ) آمیخته. || ( اِمص ) بضاع. وِقاع. ( برهان ).

فرهنگ معین

( آمیغه ) (غِ ) (اِمص . ) ۱ - آمیزش . ۲ - مباشرت ، مجامعت .

فرهنگ عمید

( آمیغه ) ۱. آمیخته، مخلوط.
۲. (اسم مصدر ) آمیزش، مجامعت.

ویکی واژه

آمیزش.
مباشرت، مجامعت.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال پی ام سی فال پی ام سی فال عشق فال عشق فال درخت فال درخت استخاره کن استخاره کن