لغت یاب
|
دیکشنریها
دیکشنری تخصصی
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
فرهنگ فارسی
فرهنگ اسم ها
فرهنگستان زبان و ادب
دانشنامه عمومی
دانشنامه آزاد فارسی
دانشنامه اسلامی
ویکی واژه
نصب
آسیبزدن
فرهنگ فارسی
( آسیب زدن ) ( مصدر ) آسیب رسانیدن صدمه زدن ضرب وارد آوردن .
ویکی واژه
به کسی یا چیزی آسیب زدن؛ آسیب به کسی رساندن. ملخ به مزارع آسیب زده.
ضرر رساندن، زخمی کردن
بیا فالت رو بگیرم!!!
بزن بریم
فال تاروت
فال احساس
فال میلادی
فال نخود