ترور شخصیت، از شیوههای مبارزاتی دشمنان پیامبران در طول تاریخ بوده است. آنان برای مقابله با دعوت الهی، بهجای رویارویی منطقی، به تخریب چهرهی رهبران دینی و نسبتهای ناروا متوسل میشدند. در این راستا، فرعونیان نیز برای خنثیسازی تأثیرگذاری حضرت هارون و برادرش حضرت موسی، اقدام به ترور شخصیت آنان کردند. بر پایهی آیات قرآن کریم، هنگامی که موسی و هارون با معجزات الهی به سوی فرعون و اشراف قومش فرستاده شدند، آنان به جای پذیرش حق، تکبر ورزیدند و با نسبت دادن معجزات به سحر، گفتند: «إِنَّ هَـٰذَا لَسِحْرٌ مُّبِينٌ» (این، سحری آشکار است). سپس برای تحریک احساسات عمومی و ایجاد ترس در جامعه، ادعا کردند: «إِنْ هَٰذَانِ لَسَاحِرَانِ يُرِيدَانِ أَن يُخْرِجَاكُم مِّنْ أَرْضِكُم بِسِحْرِهِمَا وَيَذْهَبَا بِطَرِيقَتِكُمُ الْمُثْلَىٰ» (این دو، ساحرانی هستند که میخواهند شما را با سحرشان از سرزمینتان بیرون کنند و آیین برتر شما را نابود سازند).
این رویکرد فرعونیان، نمونهای بارز از ترور شخصیت است که با هدف بیاعتبار کردن پیامبران در دیدگان مردم و منحرف کردن اذهان از محتوای پیام الهی صورت گرفت. آنان با نسبت سحر و جادو به هارون و موسی، در پی توجیه مخالفت خود و فرونشاندن ندای حقطلبی بودند. این واقعه، درسهایی همیشگی دربارهی شیوههای مقابلهی مستکبران با مصلحان و ضرورت هوشیاری جوامع در برابر تبلیغات سوء را در خود جای داده است.