موقده

لغت نامه دهخدا

( موقدة ) موقدة. [ ق َ دَ ] ( ع ص ) موقده. نار موقدة؛ آتش افروخته شده. ( ناظم الاطباء ). آتش افروخته. ( مهذب الاسماء ). آتش فروزان. ( یادداشت مؤلف ): ویل لکل همزة لمزة. الذی جمع مالاً و عدده... ناراﷲ الموقدة. التی تطلع علی الافئدة. ( قرآن 1/104-7 )؛ وای بر هر غیبت کننده و طعنه زننده به ظاهر، آن کس که جمع کرده مال را و شمرد آن را... آتش خدا برافروخته شده است، آن آتشی که برآمد بر دلها. ( تفسیر ابوالفتوح ج 10 ص 354 ).
ای نواهای تو نار موقده
زد به هر بندم هزار آتشکده.شیخ بهایی.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
لاشی یعنی چه؟
لاشی یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
سلیطه یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز