در پی یک گفتگو در مدینه منوّره با رئیس اداره آمرین به معروف، یکی از عالمان شیعی استدلال مهمی را در نقد اعتبار حدیث مشهور عشره مبشّره مطرح ساخت. این دانشمند با اشاره به واقعۀ تاریخی جنگ جمل، سؤال بنیادینی را مطرح کرد: چگونه رواست که افرادی که بنا بر این حدیث، همگی اهل بهشت شمرده میشوند، در برابر یکدیگر قرار گیرند و دست به نبردی خونین بزنند؟ وی مشخصاً به خروج طلحه و زبیر، که از مصادیق این ده نفر محسوب میشوند، تحت فرماندهی حضرت عایشه (س) در مقابل امام علی بن ابیطالب (ع) (که ایشان نیز بنا بر اعتقادات اسلامی، معصوم و مستحق بهشت است) اشاره کرد. این جنگ که منجر به کشتار عظیمی از هر دو طرف شد، به طور مستقیم با نص صریح قرآن کریم در تعارض قرار میگیرد که میفرماید: «**وَ مَنْ یَقْتُلْ مُؤْمِناً مُعْتَمِداً فَجَزَاؤُهُ جَهَنَّمُ خالِداً فِیها**»؛ این آیه به صراحت حکم میکند که سزای قتل عمد مؤمن، خلود در آتش دوزخ است. بنابراین، نتیجهگیری میشود که حداقل یکی از طرفین درگیر در جنگ جمل، به سبب این عمل، مستحق عذاب ابدی بوده است؛ و از آنجا که امام علی (ع) مبرا از چنین گناهی است، این حکم متوجه طلحه و زبیر خواهد بود که این امر، صدق حدیث عشره مبشّره را به کلی زیر سؤال میبرد.
در پاسخ به این استدلال محکم و مبتنی بر قرآن، رئیس اداره مذکور در مقام توجیه، به اصل اجتهاد متوسل شد و اظهار داشت که هر دو طرف درگیر در جنگ جمل، مجتهد بودهاند و بر اساس فهم و رای خود دست به عمل زدهاند؛ از این رو، هر دو طرف در انجام وظیفهشان معذور به شمار میآیند. این تبیین، تلاش میکند تا تعارض میان نص قرآنی (حکم عذاب برای قتل مؤمن) و خبر روایی (وعده بهشت برای همگان) را با استفاده از قاعدۀ فقهیِ معذور بودنِ مجتهد جاهل یا مخطئ حل کند و مشروعیت اعتقاد به بشارت بهشتی بودن تمام شرکتکنندگان را حفظ نماید.