( ملاحاة ) ملاحاة. [ م ُ ] ( ع مص ) باهم خصومت و نزاع کردن و دشنام دادن. لِحاء. و در مثل است: من لاحاک فقد عاداک. ( منتهی الارب ) ( از آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). منازعه کردن. ( از اقرب الموارد ): و کان بینه و بین اخیه ذی الرمة ملاحاة. ( معجم الادباء ج 7 ص 254 از یادداشت به خط مرحوم دهخدا ).