مطرمذ

لغت نامه دهخدا

مطرمذ. [ م ُ طَ م ِ ] ( ع ص ) آن که بگوید و نکند. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). آن که همه سخن بود. ( مهذب الاسماء ). مردی که بگوید و نکند. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از محیطالمحیط ). || ناآزموده کار. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). مرد ناآزموده کار. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ) ( از محیطالمحیط ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
ریحانه
ریحانه
سرانجام
سرانجام
برداشت
برداشت
فراخوانی
فراخوانی