مرطوبه

مرطوب، صفت مفعولی از مصدر رَطب و رُطوب. برای اطلاعات بیشتر به رطب و رطوب مراجعه کنید. همچنین، این واژه به عنوان صفت مفعولی از مصدر لازم رُطوبة در زبان فارسی به کار می‌رود، هرچند از نظر قواعد زبان عربی صحیح نیست. به معنای صاحب رطوبت و تری است. رطوبت ناک، نمدار و دارای تری و رطوبت، رطب، تر و نمناک. در اصطلاح طب قدیم، به فردی که رطوبت بر او غلبه دارد، اطلاق می‌شود. به عبارت دیگر، فردی که تری بر مزاج او غالب است، بلغمی نامیده می‌شود. رجل مرطوب به معنای صاحب رطوبت است. رطوبت یا نمناکی به طور کلی به دو نوع رطوبت مطلق و رطوبت نسبی تقسیم می‌شود. رطوبت مطلق به مقدار بخار آب موجود در یک واحد حجم هوا اشاره دارد و معمولاً بر حسب کیلوگرم یا گرم اندازه‌گیری می‌شود. با افزایش دمای هوا، مقدار بخار آبی که برای اشباع یک حجم مشخص از هوا لازم است، افزایش می‌یابد؛ به عبارت دیگر، دمای بالاتر به معنای افزایش ظرفیت هوا برای نگهداری بخار آب است. رطوبت نسبی نیز به نسبت رطوبت موجود در یک حجم هوا با دمای معین به حداکثر رطوبتی که آن هوا می‌تواند در همان دما داشته باشد، اشاره دارد. هوای بدون بخار آب به عنوان هوای خشک شناخته می‌شود، که در جو وجود ندارد، حتی در مناطق بیابانی و عرض‌های جغرافیایی بالا. هوای مرطوب به ترکیب هوای خشک و رطوبت اطلاق می‌شود. تبخیر، که عامل مرطوب کردن هوای خشک است، از سطح اقیانوس‌ها، آب‌های سطحی و تعرق ناشی می‌شود و منبع رطوبت هوا، ایجاد ابرها و بارش باران است. حداکثر مقدار بخار آب در جو بین ۳ تا ۴ درصد متغیر است. بخار آب موجود در جو نقش مهمی در حفظ تعادل دمای جو زمین دارد، زیرا این بخار قادر است امواج تشعشعی با طول موج بلند را جذب کند. بنابراین، کاهش مقدار بخار آب در جو می‌تواند تأثیرات قابل توجهی بر دما و شرایط جوی داشته باشد.

لغت نامه دهخدا

( مرطوبة ) مرطوبة. [ م َ ب َ ] ( ع ص، اِ ) تأنیث مرطوب. ج، مرطوبات. رجوع به مرطوب شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال رابطه فال رابطه