مرباء

لغت نامه دهخدا

مرباء. [ م َ ] ( ع اِ ) پایه نردبان. ( منتهی الارب ). رجوع به مِرباء شود.
مرباء. [ م ِ ] ( ع اِ ) مرقاة. ( اقرب الموارد )( متن اللغة ). نردبان. نردبام. رجوع به مَرباء شود.
مرباء. [ م َ ب َءْ ] ( ع اِ ) جای دیده بان. محل مرتفعی که بر آن چیزی را نگرند. ( ناظم الاطباء ). محل مراقبت و دیده بانی. مَربَاءَة. مرباء. مرتباء. ( از متن اللغة ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
کردار یعنی چه؟
کردار یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فاب یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز