لغت نامه دهخدا
مرباء. [ م ِ ] ( ع اِ ) مرقاة. ( اقرب الموارد )( متن اللغة ). نردبان. نردبام. رجوع به مَرباء شود.
مرباء. [ م َ ب َءْ ] ( ع اِ ) جای دیده بان. محل مرتفعی که بر آن چیزی را نگرند. ( ناظم الاطباء ). محل مراقبت و دیده بانی. مَربَاءَة. مرباء. مرتباء. ( از متن اللغة ).