مدهدق

لغت نامه دهخدا

مدهدق. [ م ُ دَ دِ ] ( ع ص ) شکننده و برنده چیزی.( از آنندراج ). نعت فاعلی است از دهدقة و دهداق. رجوع به دهدقة شود. || گوشت پاره که از جوشش دیگ گرد گردد. ( آنندراج ): دهدقت البضعة فی القدر؛ دارت مع الغلیان. ( از متن اللغة ). رجوع به دهدقة شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال احساس فال احساس فال شیخ بهایی فال شیخ بهایی فال تک نیت فال تک نیت فال چوب فال چوب