متجوع

لغت نامه دهخدا

متجوع. [ م ُ ت َ ج َوْ وِ ] ( ع ص ) گرسنه و خود را گرسنه دارنده به قصد. ( آنندراج ). کسی که خود را عمداً گرسنه می دارد. ( ناظم الاطباء ). و رجوع به تجوع شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال ابجد فال ابجد فال اوراکل فال اوراکل فال ماهجونگ فال ماهجونگ