فصع

لغت نامه دهخدا

فصع. [ ف َ ] ( ع مص ) افشردن رطب تا پوست آن بازشود. ( تاج المصادر بیهقی ). فشردن خرما به انگشتان تا پوست آن بازشود. و گویند تا از پوست برآید. ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فاک
فاک
ضیق وقت
ضیق وقت
سراسیمه
سراسیمه
فال امروز
فال امروز