غیبت امام زمان در روایات شیعه

مفهوم غیبت

غیبت امام مهدی (عج) به معنای پنهان بودن او از دید مردم است. شیعیان معتقدند که او به امر خداوند در غیبت به سر می‌برد و این امر به دلایل مختلفی صورت گرفته است. پنهان بودن امام زمان به عنوان یک آزمون برای شیعیان و نیز به منظور حفظ جان امام و جلوگیری از ظلم و ستم بر او تفسیر می‌شود.

این غیبت به دو دوره تقسیم می‌شود: غیبت صغرا و کبرا.

غیبت صغرا

به دوره‌ای گفته می‌شود که امام مهدی (عج) از سال ۲۵۵ هجری قمری (سال تولد او) تا ۳۲۹ هجری قمری (مرگ نایب چهارمش، علی بن محمد سمری) به مدت ۶۹ یا ۷۴ سال در ارتباط با شیعیان از طریق چهار نایب (نواب اربعه) بود.

نواب اربعه: این چهار نفر به عنوان واسطه‌های ارتباطی بین امام و شیعیان عمل می‌کردند و نامه‌ها و درخواست‌های شیعیان را به امام می‌رساندند.

غیبت کبرا

از سال ۳۲۹ هجری قمری آغاز شده و تا زمان ظهور امام مهدی (عج) ادامه خواهد داشت. در این دوره، ارتباط ظاهری امام با شیعیان قطع شده و هیچ نایبی به عنوان نماینده مشخص نشده است.

راهنمایی برای شیعیان: در این دوره، شیعیان باید به عالمان و راویان حدیث مراجعه کنند و در مسائل دینی از آن‌ها راهنمایی بگیرند.

فلسفه و علت پنهان بودن امام زمان

حفظ جان امام: یکی از دلایل اصلی غیبت، حفظ جان امام از خطرات و تهدیدات موجود در زمانه خود است.

امتحان و آزمایش مردم: غیبت به عنوان آزمونی برای شیعیان در نظر گرفته شده است تا ایمان و اعتقاد آن‌ها را محک بزند. در این دوران، برخی از افراد دچار شک و تردید می‌شوند و فقط مخلص‌ترین و با ایمان‌ترین افراد به اعتقاد خود باقی می‌مانند.

نداشتن بیعت با ظالمان: امام مهدی (عج) به وسیله غیبت از بیعت با حکومت‌های ستمگر آزاد می‌شود و این امر به او این امکان را می‌دهد که در زمان قیامش به طور مستقل و آزادانه عمل کند. برخلاف دیگر امامان که به خاطر تقیه حکومت‌ها را به رسمیت می‌شناختند، امام مهدی (عج) نیازی به تقیه ندارد و به همین دلیل با هیچ حکومت ستمگری بیعت نمی‌کند. غیبت او این شرایط را فراهم می‌کند.

فراهم نبودن زمینه اجتماعی و سیاسی: برخی از روایات به این نکته اشاره دارند که شرایط سیاسی و اجتماعی برای ظهور امام مهدی (عج) هنوز فراهم نیست.

 آثار مکتوب

بسیاری از عالمان شیعه درباره غیبت امام مهدی (عج) کتاب‌هایی نوشته‌اند. از جمله کتاب غیبت نعمانی و کتاب غیبت شیخ طوسی از مشهورترین آثار در این زمینه هستند.

آثار دیگری مانند کمال‌الدین نوشته شیخ صدوق و الفصول العشره فی الغیبه اثر شیخ مفید نیز به بررسی این موضوع پرداخته‌اند.

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] روایاتی که در موضوع غیبت حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) » وارد شده، برای آن حضرت دو غیبت را بیان کرده اند، غیبت صغری غیبت کبری. شبهه ای که مطرح شده این است که این روایات صحیح السند هستند یا ممکن است سند روایی نداشته باشد. در این مقاله به بررسی روایات مختلف در مورد غیبت حضرت مهدی (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) پرداخته می شود.
طبق بررسی انجام شده، روایاتی که موضوع غیبت امام زمان (عجّل الله تعالی فرجه الشریف) را بیان می کنند، به دو دسته تقسیم می شوند:دسته نخست دو مقطع از غیبت (صغرا و کبرا) را پس از دیگری، برای آن حضرت ذکر کرده اند.دسته دوم نیز بیانگر غیبت طولانی برای ایشان است که طبعا اشاره به غیبت کبرای آن حضرت دارد.و نکته قابل توجه این که در هر دو دسته، روایات صحیح وجود دارد و روایات این موضوع در حد استفاضه است؛ از این جهت نیازی به بررسی سندی هم نیست ولی از آنجایی که نیاز هست، در هر دسته یک روایت را بررسی سندی کرده و از بررسی اسناد بقیه روایات به خاطر پرهیز از اطاله کلام صرف نظر شده است.
سخنان علمای شیعه در صحت روایات
اما قبل از بیان روایات، کلمات علمای شیعه را در صحت این روایات ذکر می کنیم:علمای شیعه بعد از این که روایات این موضوع را در کتابهای شان آورده اند، به صحت اسناد و متواتر بودن این روایات تصریح کرده اند. به سخنان برخی از بزرگان اشاره می کنیم.
← محمد بن ابراهیم نعمانی
نکته مورد توجه دیگر این است که روایات موضوع غایب شدن امام زمان (علیه السّلام) بعد از تولد، از ناحیه هر یکی از معصومین (علیهم السّلام) از وجود مبارک رسول خدا گرفته تا امام حسن عسکری (علیه السّلام) صادر شده و علمای شیعه آنها را در کتب شان نقل کرده اند.مرحوم قطب رواندی در این باره می نویسد:«وقد اخبر بغیبته رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلّم) ثم امیرالمؤمنین (علیه السّلام) ثم الحسن ثم الحسین ثم علی بن الحسین، ثم محمد بن علی، ثم جعفر بن محمد، ثم موسی بن جعفر، ثم علی بن موسی، ثم محمد بن علی، ثم علی بن محمد، ثم الحسن ابن علی صلوات الله علیهم اجمعین؛ 
الراوندی، قطب الدین (متوفای۵۷۳ه)، الخرائج والجرائح، ج۲، ص۹۵۳، تحقیق ونشر:مؤسسة الامام المهدی (علیه السّلام) قم، الطبعة:الاولی، ۱۴۰۹ه. 

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم