عیفه

لغت نامه دهخدا

( عیفة ) عیفة. [ ع َ ف َ ] ( ع اِمص ) گردگشتگی مرغ گرد آب و نحو آن. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). اسم است از مصدر عَوف. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عوف شود. || ( ص، اِ ) زن که شیر زن «عیوف » را بمکد. ( از منتهی الارب )( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). و آن این است که زنی پس از زاییدن، شیر در پستان وی بند شود، پس زنی دیگر یک یا دو بار آن را بمکد تا راه خروج شیر باز شود. و آن را از آن جهت عیفة نامیده اند که زنی که آن را میمکداز آن اکراه دارد. ( از اقرب الموارد ). و از آن جمله است قول مغیرةبن شعبة: «لاتحرم العیفة» ( از منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد )؛ یعنی «عیفة» حرام نمیگردد.
عیفة. [ ف َ ] ( ع اِ ) شتران برگزیده. ( از منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). || اسم النوع است از مصدر عَیف. ( از اقرب الموارد ). رجوع به عیف شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
تزویر یعنی چه؟
تزویر یعنی چه؟
هیز یعنی چه؟
هیز یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز