صنوت

لغت نامه دهخدا

صنوت. [ ص َن ْ نُو ] ( ع اِ ) زنبیل از برگ خرما. ( منتهی الارب ). الدوخلة الصغیرة. ( اقرب الموارد ) ( منتهی الارب ). || غلاف. قاروره و سرپوش آن. ج، صَنانیت. ( منتهی الارب ).
صنوة. [ ص ِ وَ ] ( ع اِ ) تأنیث صنو. ( منتهی الارب ). رجوع به صنو شود.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
پیشه یعنی چه؟
پیشه یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز