شنکات

لغت نامه دهخدا

شنکات. [ ش ِ ] ( اِخ ) شهری است. احمدبن عبدالخالق شنکاتی و کامل بن عبدالجلیل محدثانند. ( منتهی الارب ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال فنجان فال فنجان فال شمع فال شمع فال تاروت فال تاروت فال کارت فال کارت