شالیش

لغت نامه دهخدا

شالیش. ( ع اِ ) خلخال که از نقره کم عیار باشد. ( دزی ج 1 ص 783 ). جالیش. ( دزی ج 1 ص 716 ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نمایان
نمایان
لا تنس ذکر الله
لا تنس ذکر الله
سراسیمه
سراسیمه
میلف
میلف