رقطه

لغت نامه دهخدا

( رقطة ) رقطة. [ رُ طَ ] ( ع اِ ) سیاهی خجکهای سپید آمیخته و برعکس. ( از ناظم الاطباء ) ( از منتهی الارب )( آنندراج ) ( از اقرب الموارد ). ج، رُقَط. ( ناظم الاطباء ). سیاهی آمیخته به نقطه های سپید و سیاه. ( یادداشت مؤلف ). || تاج درخت عرفج که برگ آوردن گرفته باشد. ( ناظم الاطباء ) ( منتهی الارب ) ( آنندراج ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال انبیا فال انبیا فال احساس فال احساس فال نخود فال نخود فال ارمنی فال ارمنی