جحوش

جحوش به معنای کودک است و به طور خاص به کودکان کوچک اشاره دارد که هنوز به مرحله‌ای از رشد نرسیده‌اند که بتوان آنها را به عنوان بزرگسال یا بالغ تلقی کرد. این واژه به نوعی نماد معصومیت و آسیب‌پذیری است، چرا که این کودکان هنوز در مراحل ابتدایی زندگی خود قرار دارند و به همین دلیل نیازمند مراقبت و حمایت هستند.

به عبارتی، جحوش به کودکانی اشاره دارد که هنوز در مرحله رشد و نمو هستند و ویژگی‌های ظاهری بزرگ‌ترها را پیدا نکرده‌اند. این کودکان به لحاظ تجربیات زندگی، بسیار ناتوان و آسیب‌پذیر هستند و به مراقبت و آموزش بزرگ‌ترها نیاز دارند تا بتوانند به تدریج به مرحله‌ای از خودکفایی و استقلال برسند.

لغت نامه دهخدا

جحوش. [ ج َح ْ وَ ] ( ع ص، اِ ) کودک استوارناشده. ( منتهی الارب ). کودک است پیش از آنکه سخت شود. ( شرح قاموس ) ( از قطر المحیط ) ( اقرب الموارد ). کودک خُرد سبلت دمیده. ( مهذب الاسماء ):
قتلنا مخلداً و ابنی حراق
و آخر جحوشاً فوق الفطیم.المعترض الهذلی ( از اقرب الموارد ).
جحوش. [ ج ُ ] ( ع اِ ) ج ِ جحش. ( دهار ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تاروت فال تاروت فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال راز فال راز فال زندگی فال زندگی