جحنباره

لغت نامه دهخدا

( جحنبارة ) جحنبارة. [ ج ُ حُم ْ رَ ] ( ع ص، اِ ) کوتاه بالا و فراخ شکم. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ذیل اقرب الموارد ). جِحِنبارَة در تمام معانی.( از منتهی الارب ) ( ذیل اقرب الموارد ). جِحِنبار. و جُحُنبار. ( منتهی الارب ). و رجوع به جِحِنبارَة شود.
جحنبارة. [ ج ِ حِم ْ رَ ] ( ع اِ ) گیاهی است. ( منتهی الارب ) ( ذیل اقرب الموارد ) ( آنندراج ). || ( ص، اِ ) مرد سطبر بزرگ خلقت یا کلان. || بزرگ شکم. || کوتاه بالا و فراخ شکم. جُحُنبارَة. ( منتهی الارب ) ( ذیل اقرب الموارد ) ( آنندراج ). در لسان تنها بکسر دو حرف اول اختصار شده و بضم نیامده است. ( از ذیل اقرب الموارد ). جِحِنبار. جُحُنبار. ( ازمنتهی الارب ) ( آنندراج ). رجوع به کلمات مذکور شود.

فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
نجات یعنی چه؟
نجات یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
تحمیلی یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز