بیوش

لغت نامه دهخدا

بیوش. [ ب ُ ] ( اِ ) امید. || فروتنی. کلمه در این دو معنی ممکن است دگرگون شده بیوس باشد. || شنوایی. دراین معنی ممکن است کلمه دگرگون شده نیوش باشد. || خجالت از افلاس و تنگدستی. ( ناظم الاطباء ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
مابه التفاوت
مابه التفاوت
اگزجره
اگزجره
خویش
خویش
فال امروز
فال امروز