انزراف

لغت نامه دهخدا

انزراف. [ اِ زِ ] ( ع مص ) درگذشتن. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). گذشتن. ( از اقرب الموارد ). انزرفت الریح؛ درگذشت آن باد و رفت. ( از منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). || در طلب آب و گیاه رفتن. ( ازمنتهی الارب ) ( از ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ).
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دودول یعنی چه؟
دودول یعنی چه؟
مأوا یعنی چه؟
مأوا یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز