تمهید ساختن

تمهید ساختن که از مصدر مرکب و اصیل فارسی اخذ شده است، در معنای بنیادین خود به فرایند فراهم‌آوردن مقدمات، راست کردن امور و ترتیب و انتظام دادن به اجزاء یک طرح یا پروژه اطلاق می‌گردد. ماهیت این مفهوم فراتر از یک تدارک ساده و پیش‌پاافتاده است؛ تمهید ساختن یک عملیات زیربنایی و اساسی است که هدف آن ایجاد یک بستر مستحکم، مطمئن و آماده‌سازی کامل شرایط ساختاری و محیطی، پیش از آغاز مرحله‌ی اصلی اجرا است. این عمل، در واقع، تضمین‌کننده‌ی سهولت، روانی و کاهش مقاومت‌ها در مسیر پیشبرد اهداف عالی و آتی است و به مثابه‌ی بنا نهادن پایه‌های یک ساختمان بلند، از اهمیت حیاتی برخوردار است.

کارکرد اصلی تمهید ساختن، تسهیل عملیات و تضمین حداکثری موفقیت در گام‌های بعدی است. این مفهوم در حوزه‌های گوناگونی کاربرد دارد؛ در مباحث علمی و فلسفی، به معنای تبیین اصول اولیه و فرضیات بنیادین یک نظریه است؛ در امور مدیریتی و اجرایی، معادل با طراحی استراتژیک، معماری سازمان و تدوین اسناد راهبردی می‌باشد؛ و در عرصه‌های نظامی و سیاسی، به معنای مهیا ساختن شرایط لازم برای عملیات، مذاکرات یا توافقات است. تمهید شایسته مستلزم بصیرت، اندیشیدن به عواقب احتمالی، شناسایی دقیق موانع و چالش‌ها، و چینش منطقی و بهینه منابع، ابزارها و نیروی انسانی است تا کل سیستم برای هدف نهایی به درستی همگام‌سازی و آماده شود.

اهمیت تمهید در آن است که از شتاب‌زدگی و بی‌نظمی‌های پرهزینه در مراحل بعدی جلوگیری می‌کند و میزان خطاها، انحراف از مسیر و نیاز به اصلاحات پرهزینه را به حداقل می‌رساند. یک تمهید ساختاری و محتوایی قوی، نه تنها مسیر دستیابی به هدف را هموار می‌سازد، بلکه یک نقشه راه روشن و جامع از مراحل پیش‌رو به تمامی دست‌اندرکاران ارائه می‌دهد. لذا، تمهید ساختن بیش از آنکه صرفاً یک فعالیت مقطعی باشد، یک رویکرد فکری، مدیریتی و استراتژیک است که بر لزومِ نگاهِ پیش‌نگر، بنیان‌گذاریِ متین و آغاز باکیفیت تأکید دارد. در نهایت، موفقیت و پایداری هر اقدام پیچیده و بلندمدتی، ارتباط مستقیم و تنگاتنگی با کیفیت و استحکام تمهیدی دارد که پیش از آن به انجام رسیده است.

لغت نامه دهخدا

تمهید ساختن. [ ت َ ت َ ] ( مص مرکب ) تمهیدکردن. راست کردن. ترتیب و انتظام دادن:
کافرم گر پیش از او یا بیش از او اسلام را
زین نمط کو ساخت تمهید موفر ساختند.خاقانی ( دیوان چ سجادی ص 114 ).رجوع به تمهید و دیگر ترکیبهای آن شود.

فرهنگ فارسی

تمهید کردن. راست کردن

جمله سازی با تمهید ساختن

فرصت تمهید آسایش در این محفل ‌کجاست خواب ها رفته‌ ست تا مژگان به مژگان می‌رسد