چقا امان

لغت نامه دهخدا

چقاامان. [ چ َاَ ] ( اِخ ) دهی است از بخش سومار شهرستان قصرشیرین که در 6 هزارگزی جنوب سومار و 4 هزارگزی مرز ایران وعراق واقع است. دامنه و گرمسیر است و 70 تن سکنه دارد. آبش از رودخانه کنگیر. محصولش غلات، لبنیات، مختصر پنبه، ذرت و حبوبات. شغل اهالی زراعت و گله داری وراهش مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیائی ایران ج 5 ).

فرهنگ فارسی

دهی است از بخش سورمار شهرستان قصر شیرین.

جمله سازی با چقا امان

💡 شاهنشهی که هر که سر از امر او بتافت در ششدر زمان ره امن و و امان ندید

💡 ساقیا عشرتِ امروز به فردا مَفِکَن یا ز دیوانِ قضا خطِّ امانی به من آر

💡 امان مگان، روستایی از توابع بخش نوخندان شهرستان درگز در استان خراسان رضوی ایران است.

💡 عذر گنه گویم چنان کز کشتن من بگذرد گر آن قدر بخشد امان کز اضطراب آیم برون

💡 مسلم همچنان كه از چپ و راست شمشير مى زد پاسخ داد: مرا به امان فريبكارانه نيازىنيست (311).

💡 اشاره به اينكه بعد از اين حمله عمومى در هيچ جا در امان نخواهند بود، و آنها را با دقتجستجو و پيدا مى كنند و به ديار عدم فرستاده مى شوند.