لغت نامه دهخدا
هددبن بدد. [ هَُ دَ دِ ن ِ ب َ دَ ] ( اِخ ) پادشاهی بود که بزور و ستم هر کشتی را تصرف میکرد. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). اشارت است به آیتی از قرآن کریم که: کان ورائهم ملک یأخذ کل سفینة... ( قرآن 79/18 ).
هددبن بدد. [ هَُ دَ دِ ن ِ ب َ دَ ] ( اِخ ) پادشاهی بود که بزور و ستم هر کشتی را تصرف میکرد. ( از اقرب الموارد ) ( از منتهی الارب ). اشارت است به آیتی از قرآن کریم که: کان ورائهم ملک یأخذ کل سفینة... ( قرآن 79/18 ).
💡 یارشاطر مینویسد که نامهای کوروش، داریوش و خشایارشا در خداینامه و به تبع آن، در شاهنامه فردوسی هم نیست. در تاریخ ملی ایرانیها (چه شاهنامه فردوسی و چه تاریخهایی که طبری و ثعالبی نوشتهاند) هیچ اشارهای به شاههای ماد و هخامنشی نشدهاست. به نظر یارشاطر علت خالی بودن شاهنامه و تاریخ ملی از ذکر شاهان ماد و پارس و داستانها و روایات جنوب و مغرب ایران این است که این روایات در دورهٔ اشکانیان به تدریج جای به داستانها و روایاتی سپرد که هستهٔ اصلی آن از قوم اوستایی (کیانی) برخاسته بود و اشکانیان خود وارث آن شدند و آیین زرتشت آنها را در خود پذیرفته و پشتیبانی مذهبی بخشیده بود و دور از انتظار نیست که ایرانیانی که در دورههای اسلامی گذشتهگان خود را گبر و مجوس و کافر خواندند، در دورههای کهنتری گذشتگان غیرزرتشتی خود را اهریمنی و دیوپرست و بددین خوانده و فرهنگ و روایات آنان را مردود شمرده و زوال آنها را سرعت بخشیده باشند، به طوری که وقتی ساسانیان به حکومت رسیدند، ایرانیان از تاریخ خود کم و بیش همان را میشناختند که بعدها در خداینامهها مندرج شد و شاهنامه نمایشگر آن است.