رزق نمای

لغت نامه دهخدا

رزق نمای. [ رِ ن ُ / ن ِ / ن َ ] ( نف مرکب ) نماینده روزی. نماینده رزق. نشان دهنده روزی:
گفت کای ره نشین رزق نمای
چه کسی و چه جای تست اینجای.نظامی.

فرهنگ فارسی

نماینده روزی نماینده رزق نشان دهنده روزی.

جمله سازی با رزق نمای

خانه ی حق چون نمایان شد زدور پیل را گفتی هماندم گشت مور
شمع تو راه بیابان بردو دریا شمع من راه نمای است سوی باری
بنمای آفتاب جمالت که می شود جام جهان نمای ز روی تو با صفا
انگشت نمای جمله خاص و عامم ای دوست ببین کز تو چه دشمن کامم
شود از زخم نمایان جگرش جوهردار هرکه از چشمه تیغ تو دمی آب خورد
آزادگی نه کام شناسای بندگی است نشو و نمای بندگی، آزادی من است