لغت نامه دهخدا جاروب کشیدن. [ ک َ / ک ِ دِ ] ( مص مرکب ) جاروب کردن. جاروب زدن. رجوع به جارو زدن و جاروب کردن شود.
جمله سازی با جاروب کشیدن جاروب زنان بارگاهش ازپر فرشتهٔ رفته راهش اولا هر چه خاک و خاکی بود پیش جاروب باد بنهادی