لغت نامه دهخدا تمیز خواستن. [ ت َ خوا / خا ت َ ] ( مص مرکب ) فرجام خواستن. ( از فرهنگ حقوقی جعفری لنگرودی ). رجوع به تمیز ( دیوان تمیز ) شود.
جمله سازی با تمیز خواستن ازو خواستن جز ورا کی سزید کنونم به یاد آمدم از آن نوید چو آوردم این مرغ بریان گرم فزون خواستن نیست آیین و شرم