تابوت دان انسان ریخت

فرهنگستان زبان و ادب

{anthropomorphic sarcophagus} [باستان شناسی] تابوت دانی که به شکل پیکر انسان ساخته یا تزیین شده باشد

جمله سازی با تابوت دان انسان ریخت

ای نثار دوستان از کان تو یاقوت علم وی مقر دشمنان از رد تو تابوت ظن
در این آرامگاه، مبلمان بزرگی که بروی هم انباشته شده بود در کنار تابوتی خالی از جنس سنگ آلاباستر پیدا شد. تورفتگی‌ای در دیوار غربی اتاق آغشته به مواد بودار و دیگر مواد آلی خشک بود.
دینگ دیان بر تابوت دختر زاری می‌کند ولی می‌فهمد که تابوت آغشته به سم است.
در قرآن بعد از انتخاب شدن طالوت به عنوان اولین پادشاه اسراییل و رد شدن او توسط مردم خداوند به عنوان نشانه پادشاهی او تابوت عهد را بازمی‌گرداند.
گرانجانی که دست از کار بردارد نمی داند که چون تابوت بر دوش خلایق بار خواهد شد
تأمل کند که شاید تخته تابوت او امروز در دست نجار باشد یا کفن او از دست گازر برآمده باشد و خشت لحد او از قالب درآمده باشد پس چاره در کار خود کند و با خود گوید: