اشنانی جویباری

لغت نامه دهخدا

اشنانی جویباری. [ ] ( اِخ ) در لغت نامه اسدی بیت ذیل از این شاعر برای کلمه موبد شاهد آمده است:
ز اردی بهشت روزی ده رفته روز شنبه
کستی فکند و زنار باده بدست موبد.
و رجوع به اشامی جویباری در همین لغت نامه شود.

فرهنگ فارسی

در لغت نامه اسدی بیت ذیل از این شاعر برای کلمه موبد شاهد آمده است: زاردی بهشت روزی ده رفته روز شنبه کستی فکند و زنار باده بدست موبد

جمله سازی با اشنانی جویباری

💡 خیال قد چست نازنینی است کجا سروی به طرف جویباری است

💡 ز کف بحر نوال آورده در مشت کشیده جویباری از هر انگشت

💡 کس نیست که از غمت به زاری نگریست وز بهر تو سرو جویباری نگریست

💡 گذار افکن به هر باغ و بهاری قدم نه بر لب هر جویباری

💡 قطره‌ای کز جویباری میرود از پی انجام کاری میرود

💡 چمن از تو خرم ای اشک روان که جویباری خجل از تو چشمه، ای چشم رهی