آرى ! آن حضرت از يارى و همكارى مردم در نبرد با ارتجاع اموى و جهاد در راه حق و عدالتقطع اميد كرد، گرچه براى اتمام حجّت از آنان يارى خواست و زندگى با ستمكاران راذلّت شمرد و در پاسخ كسانى كه او را از پيكار بر ضد جاهليّت اموى مى ترسانيدند،فرمود: (من از خطر آنان بر خود، نمى هراسم. بخداى سوگند كه آنها مرا رها نخواهندساخت تا خون مرا بريزند.)(1105)
مارکس همچنین از استقلال ایرلند حمایت میکرد. در سال ۱۸۶۷، او به انگلس نوشت: «من فکر میکردم جدایی ایرلند از انگلیس غیرممکن است. اکنون فکر میکنم اجتنابناپذیر است. طبقه کارگر انگلیس تا زمانیکه از شر ایرلند خلاص نشود، موفق نخواهد شد چیزی به دست آورد. ارتجاع انگلیسیها در انگلیس ریشه… در حکومتشان بر ایرلند دارد.»
زیرهٔ این نوع کفش از چرم ضخیم یا لاستیک بوده و قابلیت ارتجاعی داشت و رویهٔ آن را به وسیلهٔ نخهای تابیده شده از پشم گوسفند میبافتند..
اسد در دوران حکومت خود گرایشهای رادیکالی حکومت بعث را کاهش داد، میزان بیشتری از مالکیت خصوصی در نظام اقتصادی کشور ایجاد کرد و روابط سوریه را با کشورهای عربی، که از نظر پیشینیانش ارتجاعی محسوب میشدند، بهبود داد، اتحاد با شوروی را در تمام دوران جنگ سرد حفظ کرد و، در عوض، از حمایت آنها علیه اسرائیل بهرهمند شد.
منتقدان استدلال کردهاند که روانشناسی فرگشتی ممکن است برای توجیه سلسله مراتب اجتماعی موجود و سیاستهای ارتجاعی استفاده شود.همچنین توسط منتقدان پیشنهاد شدهاست که نظریهها و تفسیرهای روانشناسان فرگشتی از دادههای تجربی به شدت بر فرضیات ایدئولوژی در مورد نژاد و جنسیت تکیه دارند.
خدايا! كار به جايى رسيد كه نقل احاديث ما كه درهاى معارف، حكمت و حقايق بود، در يكزمان ممنوع و در زمان ديگر ارتجاع و در عوضنقل افكار شرقى و غربى روشنفكرى به حساب مى آمد.