گرگز

لغت نامه دهخدا

گرگز. [ گ ُ گ ُ ] ( اِخ ) دهی است از دهستان شراء بخش سیمینه رود شهرستان همدان، واقع در 28000گزی شمال خاور همدان و 4000گزی شاهبداق. هوای آن سرد، دارای 108 تن سکنه است. آب آنجا از چشمه تأمین میشود و محصول آن غلات و لبنیات و شغل اهالی زراعت و گله داری و راه آن مالرو است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 5 ).
گرگز. [ گ ُ گ َ ] ( اِخ ) ده کوچکی است از دهستان درختنگان بخش مرکزی شهرستان کرمان، واقع در 30000گزی شمال کرمان، سر راه مالرو شهداد به کرمان. دارای 10 تن سکنه است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 8 ).

جمله سازی با گرگز

سد گرگز در شهرستان گنبد کاووس، روستای چای قوشان کوچک واقع شده و این اثر در تاریخ ۲۵ اسفند ۱۳۷۹ با شمارهٔ ثبت ۳۲۵۴ به‌عنوان یکی از آثار ملی ایران به ثبت رسیده است.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
دارک
دارک
کصکش بیناموس
کصکش بیناموس
چیره
چیره
دانش آموز
دانش آموز