کسال

لغت نامه دهخدا

کسال. [ ک َ ] ( ص ) در حاشیه مثنوی این لفظ به معنی دور و جدا نوشته شده است و در لطائف و غیره یافت نشد. ( غیاث اللغات ) ( آنندراج ). ظاهراً صحیح کلمه گسال است. ( از غیاث اللغات ).

فرهنگ فارسی

در حاشیه مثنوی این لفظ بمعنی دور و جدا نوشته شده است و در لطائف و غیره یافت نشد.ظاهرا صحیح کلمه گسال است.

جمله سازی با کسال

عباس عبدی سردبیر روزنامه در سال ۱۳۷۳ دستگیر و نزدیک بهٔ کسال را در بازداشت وزارت اطلاعات بود. روزنامه نیز با تجمع و تهدید روزانهٔ انصار حزب‌الله در آستانهٔ توقیف قرار داشت که با مخالفت محمد خاتمی (وزیر وقت فرهنگ و ارشاد) و حضور وی در تحریریهٔ روزنامه از توقیف جلوگیری شد.
این کسالات و تن‌آسانی بس است تربیت‌آموز، نادانی بس است