منحر

واژه منحر در زبان فارسی به معنای محل نحر یا محل قربانی است و در متون مختلف به معانی مرتبط با گردن، گلو و مکان‌هایی که در آنجا قربانی انجام می‌شود، اشاره دارد.

معانی مختلف کلمه

قربانگاه: یکی از معانی اصلی منحر به محل نحر اشاره دارد. در این زمینه، این واژه به جایی گفته می‌شود که در آن حیوانات قربانی می‌شوند. به ویژه در فرهنگ اسلامی، این محل به مکانی اشاره دارد که در آن قربانی‌ها به ویژه در مناسبت‌های مذهبی مانند عید قربانی (عید قربانی) انجام می‌شوند. در این مناسبت، مسلمانان به یادگار قربانی‌کردن حضرت ابراهیم (ع) اقدام به نحر حیوانات می‌کنند.

جای سربریدن حیوان: منحر به بخشی از گردن شتر یا حیوانات آماده ذبح اطلاق می‌شود که در هنگام قربانی کردن، ذبح از آن نقطه انجام می‌شود. این واژه به محل خاصی در گردن حیوان اشاره دارد که برای انجام عمل قربانی کردن در نظر گرفته شده و در سنت‌ها و آیین‌های مختلف جایگاه ویژه‌ای دارد.

جای گردن‌بند: در برخی از متون، منحر به عنوان محلی در ناحیه گردن یا سینه اشاره شده است که در آنجا گردن‌بند قرار می‌گیرد. این معنا می‌تواند به ارتباط با زینت‌آلات و تزئینات اشاره داشته باشد و نشان‌دهنده زیبایی و اهمیت ناحیه گردن در فرهنگ‌های مختلف باشد.

نقطه‌ای در گلو:  این واژه همچنین به عنوان سر نای گلو یا محل عبور غذا و هوا در بدن شناخته می‌شود. در این زمینه، این واژه به نقاط حساس و حیاتی بدن اشاره دارد که در فرآیند تنفس و بلع غذا نقش مهمی ایفا می‌کنند.

لغت نامه دهخدا

منحر.[ م َ ح َ ] ( ع اِ ) جای گردن بند از سینه. ( مهذب الاسماء ). پیش سینه. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ) ( ناظم الاطباء ). || سر نای گلو. ( مهذب الاسماء ). موضع نحراز حلق. ج، مناحر. ( از اقرب الموارد ). آنجای گردن شتر که از آنجا او را نحر کنند. ( یادداشت مرحوم دهخدا ). || جای قربانی. ( مهذب الاسماء ). قربان جای. ( منتهی الارب ) ( آنندراج ). جایی که در آن نحر می کنند و قربانگاه. ( ناظم الاطباء ) ( از اقرب الموارد ). آنجا که قربان کنند. مَذبَح. ( یادداشت مرحوم دهخدا ).

فرهنگ فارسی

جای گردن بند از سینه. پیش سینه
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال ارمنی فال ارمنی فال تماس فال تماس فال چای فال چای فال راز فال راز