مناقل

مناقل در زبان فارسی به دو معنای زیر به کار می‌رود:

معنای اول

مناقل جمع منقل است و به ظرف یا آتشدانی اشاره دارد که برای درست کردن آتش یا نگهداری آن استفاده می‌شود. این واژه به اشیاء و تجهیزاتی مربوط می‌شود که برای ایجاد و نگهداری آتش به کار می‌روند.

معنای دوم

مناقل همچنین به معنای اسب تیزدو به کار می‌رود. در این معنا، به اسب‌هایی اشاره دارد که دارای سرعت و چابکی بالایی هستند و می‌توانند به سرعت حرکت کنند.

لغت نامه دهخدا

مناقل. [ م َ ق ِ ] ( ع اِ ) ج ِ مَنقَل. ( منتهی الارب ) ( ناظم الاطباء ). رجوع به منقل شود. || ج ِ مِنقَلة. ( اقرب الموارد ) ( المنجد ). رجوع به منقلة شود.
مناقل. [ م ُ ق ِ ] ( ع ص ) اسب تیزدو. ( ناظم الاطباء ): فرس مناقل و مِنقال و مِنقَل؛ اسبی که در رفتن زود بزود دست و پا را بردارد. ( از اقرب الموارد ). رجوع به معنی دوم مدخل بعد شود.