اراکنه

لغت نامه دهخدا

( اراکنة ) اراکنة. [اَ ک ِ ن َ ] ( ع اِ ) ج ِ ارکنت. رجوع به ارکنت شود: فلما علم الرؤساء فی وقته من الکهنة و الاراکنة... ( عیون الانباء ج 1 ص 45 س 7 ).

جمله سازی با اراکنه

در عربی و همچنین به اقتفای آن در برخی متون فارسی، از کلمهٔ آرکنت جمع مکسر ساخته و آن را در حالت جمع به صورت: اراکنه هم به کار برده‌اند. مثلاً ابن ابی اصیبعه در «ترجمهٔ احوال سقراط» نوشته‌است:
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال کارت فال کارت فال پی ام سی فال پی ام سی فال ماهجونگ فال ماهجونگ فال احساس فال احساس