طالب املی

طالب آملی از شاعران برجستۀ مازندرانی در دورۀ صفویه است. وی در دوران نوجوانی و جوانی به تحصیل علوم پرداخت و در فاصلۀ سنین ۱۵ تا ۲۰ سالگی در رشته‌هایی همچون هندسه، منطق، هیئت، فلسفه، تصوف و خوش‌نویسی مهارت کامل به‌دست آورد. او به‌دلایلی نامعلوم، زادگاه خود مازندران را ترک گفت و عازم کاشان شد؛ در آنجا اقامت گزید و ازدواج کرد. اما پس از مدتی از کاشان نیز دل‌زده شد و به سوی مرو رهسپار گردید. طالب در دربار حاکم مرو، ملک‌شاه‌خان، راه یافت و قصایدی در ستایش او سرود؛ ولی پس از دو سال، مرو را به قصد هندوستان ترک گفت.

طالب آملی در آغاز ورود به هند، توفیق چندانی نیافت. او به شهرهای مختلفی از جمله دهلی و ملتان سفر کرد و سرانجام در لاهور به خدمت شاه ابوالمعالی درآمد. در همین احوال، غازی‌خان جهانگیری، که از امیران دانشمند و ادب‌دوست دورۀ جهانگیر بود، در قندهار حکمرانی می‌کرد. شهرت بزرگ‌منشی‌های او، طالب را مشتاق سفر به قندهار کرد. طالب شعری برایش فرستاد و غازی‌خان نیز از او تجلیل شایانی کرد و وی را در زمرۀ نزدیکان خود جای داد. طالب نیز در پاسخ، قصاید غرایی در مدح او سرود. پس از آن که غازی‌خان در سال ۱۰۲۰ هجری قمری به دست غلامش مسموم و کشته شد، طالب پناهگاه خود را در قندهار از دست‌داد و ناگزیر به هند بازگشت و به آگره رفت.

در آگره، خواجه قاسم دیانت‌خان، از امیران بانفوذ آن عصر، از طالب استقبال کرد و برای او سفارش‌نامه‌ای به عبدالله‌خان فیروزجنگ، حاکم گجرات، نوشت. عبدالله‌خان نیز طالب را نزد خود فراخواند و از او پذیرایی کرد. طالب برای راه‌یابی به دربار جهانگیر، از راه‌های مختلفی اقدام کرد و سرانجام از طریق اعتمادالدوله به دربار راه یافت. اعتمادالدوله به او توجه ویژه‌ای نشان داد و منصب مهرداری خود را به وی سپرد؛ اما طالب که جز شاعری، مهارت دیگری نداشت، در انجام وظایف سستی کرد و در نهایت، استعفای خود را در قالب شعر ارائه داد. اعتمادالدوله او را به دربار شاهی معرفی کرد و جهانگیر، طالب را در زمرۀ شعرای پایتخت قرار داد و در سال ۱۰۲۸ هجری قمری، وی را به لقب ملک‌الشعرایی مفتخر ساخت. طالب آملی تا پایان عمر با عزت و احترام در دربار جهانگیر زیست و یک سال پس از درگذشت جهانگیر، در سال ۱۰۳۶ هجری قمری، چشم از جهان فروبست.

لغت نامه دهخدا

( طالب آملی ) طالب آملی. [ ل ِ ب ِ م ُ ] ( اِخ ) از شاعران قرن یازدهم که در 1036 هَ. ق. درگذشته است. صاحب «آتشکده » آرد: از شعرای آمل است و مدتی در هندوستان در خدمت شاه سلیم از معتبرین بوده. صاحب دیوان است و در شاعری طرز خاص که مطلوب شعرای فصیح نیست دارد.

فرهنگ فارسی

( طالب آملی ) از شاعران قرن یازدهم که در ۱٠۳۶ درگذشته است.

دانشنامه اسلامی

[ویکی اهل البیت] طالب آملی. طالب آملی از شاعران گرانقدر مازندرانی عصر صفویه است. او در ایام نوجوانی و جوانی به تحصیل علم پرداخت و در سن 15 تا 20 سالگی در علوم مختلفی چون هندسه، منطق، هیئت، فلسفه، تصوف و خوشنویسی مهارت تمام بدست آورد.
طالب بنا به عللی نامعلوم از مازندران به کاشان رفت و در آنجا سکونت کرده و ازدواج نمود. اما پس از چندی از کاشان نیز ملول گشته به سوی مرو رهسپار شد. طالب در دربار حاکم مرو - ملکش خان - راه یافت و قصایدی در مدح او سرود ولی پس از دو سال از مرو راهی دیار هندوستان شد.
طالب آملی در آغاز ورود به هند چندان روی کامیابی ندید، او در شهرهای هند از جمله دهلی و ملتان سفر کرده سرانجام در لاهور به خدمت شاه ابوالمعالی رسید.
در قندهار غازی خان از امرای جهانگیری حکومت داشت که در فضل و ادب سرآمد دیگران بود. شهرت قدردانی های او طالب را مشتاق سفر به قندهار ساخت. طالب شعری ساخته به خدمتش فرستاد غازی خان جهانگیری قدردانی های شایانی از طالب نمود و او را در سلک مقربان خاص خویش جای داد، طالب آملی نیز در قصاید غرّایی به مدح او پرداخت.
غازخان جهانگیری در1020 هـ.ق بدست غلام خود مسموم و مقتول گردید، برای طالب که مأمنی در قندهار نمانده بود ناچار به سوی هند عزیمت نمود و به اگره آمد. خواجه قاسم دیانت خان از امرای عصر که بر دربار جهانگیر راهی داشت از او قدردانی نمود و سفارش نامه ای به عبدالله خان فیروز جنگ حاکم گجرات نوشت، عبدالله خان هم طالب را به حضور خود خواست. طالب نزد او در گجرات رفت و مورد اعزاز و اکرام عبدالله خان قرار گرفت.
طالب آملی برای آن که به دربار جهانگیری راه پیدا کند بر وسایل گوناگونی متوسل شد. طالب نهایتاً به دربار اعتمادالدوله راه یافت، اعتمادالدوله نیز به او توجه خاصی نمود و منصب مهرداری خود را بدو سپرد. اما طالب که به جز شاعری کاری بلد نبود سستی های زیادی به خرج داد و سرانجام در شعری استعفای خویش را نوشت.
سرانجام اعتمادالدوله او را با دربار شاهی آشنا ساخت. جهانگیر او را در سلک شعرای پایتخت قرار داد و در 1028 هـ.ق او را به خطاب ملک الشعرایی مفتخر نمود. طالب آملی تا پایان عمر در دربار جهانگیر به نهایت عزت و احترام بسر می برد تا این که در 1036 هـ.ق یکسال پس از مرگ جهانگیر، چشم از این جهان فروبست.

جمله سازی با طالب املی

طالب آملی پس از آنکه مدتی را در شهرهای مختلف هند به سیر و سیاحت مشغول بود ستاره بخت خویش را در دربار میرزا غازی جستجو کرده و دوباره از لاهور به سمت قندهار رفت.
طالب آملی یکی از شاعران مشهور پارسی در سدهٔ یازدهم هجری در سبک هندی بود. ابتدا در شعر «آشوب» تخلص می‌کرد ولی بعداً تخلصش را به «طالب» تغییر داد.