کنایه از موصوف

دانشنامه اسلامی

[ویکی فقه] کنایه از موصوف به ذکر صفت و اراده موصوف اطلاق می شود.
در این قسم از کنایات، مکنی به صفت یا مجموعه چند صفت یا جمله و عبارتی وصفی است که باید از آن متوجه موصوفی شد. به طور خلاصه، صفتی را ذکر می کنیم و از آن، موصوف را اراده می کنیم؛ مانند: (ولولا دفع الله الناس بعضهم ببعض لفسدت الارض)؛ «و اگر خداوند بعضی از مردم را به دست بعض دیگر دفع نکند، زمین تباه می شود». «فساد زمین» کنایه از فساد مردم زمین و عمومیت یافتن شر در میان آن ها است.
عناوین مرتبط
کنایه از صفت؛کنایه از نسبت.

جمله سازی با کنایه از موصوف

لیمونیت از کلمه یونانی λειμών به معنی "چمن زار مرطوب" و یا به معنای "دریاچه ی باتلاقی" و کنایه از سنگ آهن باتلاقی است زیرا این سنگ آهن در مراتع و مرداب یافت می شود.
موضوع اصلی کتاب سترونی آل‌احمد و بی‌فرزندی او و سیمین دانشور است. پژوهشگران آثار آل‌احمد تفسیرهای گوناگونی از این معنی کرده‌اند. بعضی آن را بیان مسئله‌ای شخصی و اجتماعیِ یک روشنفکر دانسته‌اند و بعضی آن را کنایی و استعاری شمرده‌اند و عقیم‌بودن را گاه کنایه از بی‌سرانجامی و بی‌حاصلی کارِ فکری آل‌احمد از جمله در کتاب‌هایی چون غرب‌زدگی و در خدمت و خیانت روشنفکران دانسته‌اند و گاه شکست کل پروژهٔ «فکر ایرانی» و روشنفکری از جنبش مشروطه ایران به بعد.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
گوت یعنی چه؟
گوت یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
میلف یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز