کدورت کشیدن. [ ک ُ رَ ک َ / ک ِ دَ ] ( مص مرکب ) ملامت کشیدن. رنج بردن. ( فرهنگ فارسی معین ): با آنکه من ندارم کاری به کار مردم دایم کشم کدورت از رهگذار مردم.صائب ( از آنندراج ).
فرهنگ فارسی
( مصدر ) ممت کشیدن رنج بردن: [ با آنکه من ندارم کاری بکاری مردم دایم کشم کدورت از رهگذار مردم ]. ( صائب )
جمله سازی با کدورت کشیدن
غوطه زن دربحر سیل از کدورت پاک شو تابه کی خواهی کشیدن دامن تررا به خاک ؟