چهارده یک

لغت نامه دهخدا

چهارده یک. [ چ َ / چ ِ دَه ْ ی َ / ی ِ ] ( اِ مرکب ) یک چهاردهم، یک قسمت از چهارده قسمت چیزی.

فرهنگ فارسی

یک چهار دهم یک قسمت از چهارده قسمت چیزی.

جمله سازی با چهارده یک

هفت تنان و هفتخوان چار دهند در شمر زانکه به از چهارده نیست دگر شماره ای
و در سورة البقرة پانزده مثل است، و صد و سی حکم، و خود در آیة دین بآخرپسورة چهارده حکم است، و جمله سوره دویست و هشتاد و شش آیت است بعدد کوفیان.
در چهارده قرن قبل اولياى اسلام براى درمان نگرانى مردم با همين منطق علمى سخن گفته وحالات روحى كسانى را كه بر اثر فال بد دچار تشويش و اضطراب مى شدند، تجزيهو تحليل كرده اند!
در مجموع شانزده تیم در لیگ شرکت می‌کنند که شامل چهارده باشگاه برتر از فصل ۰۳–۱۴۰۲ و دو باشگاه از لیگ آزادگان ۰۳–۱۴۰۲ که به لیگ برتر صعود کرده‌اند.
این سپاه در غرب روگاچف روز ۲۸ ژوئیه هدف چهارده ساعت گلوله‌باران توپخانه قرار گرفت.