قزل عاشق

لغت نامه دهخدا

قزل عاشق. [ ق ِ زِ ش ِ ] ( اِخ ) دهی از دهستان نازلواز بخش حومه شهرستان ارومیه. موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است. سکنه آن 270 تن. آب آن ازنازلوچای و محصول آن غلات، توتون، کشمش، چغندر، حبوبات. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جوراب بافی است. راه شوسه دارد. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

فرهنگ فارسی

دهی از دهستان نازلو بحش حومه شهرستان رضائیه و موقع جغرافیایی آن جلگه و معتدل مالاریایی است.

جمله سازی با قزل عاشق

💡 در گویش محلی نام این قلعه قیز قالاسی به‌معنای قلعه دختر می‌باشد. راجع به نام قلعه روایاتی رایج است از آن جمله که دختر پادشاهی بر علیه پدر خویش شورش می‌کند و پدر او را به نقطهٔ دور تبعید و برای وی قلعه‌ای ساخته در آنجا محبوسش می‌کند. دختر شاه به امید آزادی خویش روزشماری می‌کند و چوپانی که آن‌طرف رود قزل‌اوزن به چوپانی مشغول بوده توجه او را جلب می‌کند و این دو عاشق هم می‌شوند و چوپان هر شب رودخانهٔ سرد و خروشان قزل اوزن را می‌شکافت و به دیدار شاهزاده‌خانم می‌آمد و شاهزاده‌خانم برای آنکه رنج این کار را از چوپان رفع سازد پلی بر روی رودخانه می‌زند و چوپان اولین کسی است که از روی پل رد می‌شود و به دیدار شاهزاده‌خانم می‌آید.