قره گنبد

لغت نامه دهخدا

قره گنبد. [ ق َ رَ گُم ْ ب َ ] ( اِخ ) دهی از دهستان چهاراویماق بخش قره آغاج شهرستان مراغه واقع در 34 هزارگزی جنوب خاوری قره آغاج و 52 هزارگزی جنوب شوسه مراغه به میانه. موقع جغرافیایی آن کوهستانی و معتدل مالاریایی است. سکنه آن 246 تن. آب آن از چشمه و محصول آن غلات و نخود وزردآلو. شغل اهالی زراعت و صنایع دستی زنان جاجیم بافی است. راه مالرو دارد. دو محل به فاصله 2هزار گز به نام قره گنبد بالا و پائین مشهور است. سکنه قره گنبد پائین 110 تن است. ( از فرهنگ جغرافیایی ایران ج 4 ).

جمله سازی با قره گنبد

وجود گنبد نمکی در کوه‌های کلاش و قره‌آغاج که از سرشاخه‌هایی رود فصلی شور آلی هستند باعث شوری خاک و آب‌های زیرزمینی در این منطقه شده‌است. مناطقی که با رود شیرین چایی و آرپان چایی آبیاری می‌شوند دارای خاک حاصلخیز است و باغات انگور آن مشهور است.
در این حادثه مناطقی مانند آق کلا، گمیشان، بندر ترکمن، گنبد کاووس و… که در مسیر رودهایی مانند گرگان رود و قره سو و چهل چای قرار داشتند در اثر طغیان این رودها خساراتی دیدند.
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
طولانی یعنی چه؟
طولانی یعنی چه؟
قرین رحمت یعنی چه؟
قرین رحمت یعنی چه؟
فال امروز
فال امروز