سنگ بر شیشه اف

لغت نامه دهخدا

سنگ بر شیشه افتادن. [ س َ ب َ شی ش َ / ش ِ اُ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از توبه کردن. از شراب خوردن و عیش منغص شدن و کردن. ( آنندراج ). توبه کردن از شراب. ( مجموعه مترادفات ص 100 ):
به دارای گیتی و دانای راز
که دارم به بهبود دارا نیاز
ولیکن چو بر شیشه افتادسنگ
کلید در چاره ناید بچنگ.نظامی.

جمله سازی با سنگ بر شیشه اف

تا دم معجز از آن لعل شکرخا زده‌ای سنگ بر شیشه ناموس مسیحا زده‌ای
بیستون را صورت شیرین ز جا برداشته سنگ بر سر می زنم بر ماتم فرهاد خویش
لؤلؤ شهوار بر خصمانشان چون سنگ شد سنگ بر یارانشان چون لؤلؤ شهوار گشت
سختی دل از عبادت کرد رو گردان مرا چند بتوان سنگ بر پیشانی محراب زد؟
فال گیر
بیا فالت رو بگیرم!!! بزن بریم
فال تک نیت فال تک نیت فال رابطه فال رابطه فال درخت فال درخت فال میلادی فال میلادی