خط تهمت

لغت نامه دهخدا

خط تهمت. [ خ َطْ طِ ت ُ م َ ] ( ترکیب اضافی، اِ مرکب ) خطی که دشمنان نویسند و حاوی تهمت و افتراء باشد. ( یادداشت بخط مؤلف ). کنایه از تهمت و افتراء:
خط تهمت دشمنان زبون
سرانجام شستی بر آن پاک خون.؟

فرهنگ فارسی

خطی که دشمنان نویسند و حاوی تهمت و افترائ باشد.

جمله سازی با خط تهمت

وحدت‌از خودداری‌ما تهمت‌آلود دویی‌ست عکس در آب است تا استاده‌ای بیرون آب
اهل دنیا همگی تهمت کبرند و فساد رخت خود را که از این و رطه مسلم برداشت
نه جان را وصل دلخواهی، نه دل را قوت آهی من حسرت نصیب از زندگانی تهمتی دارم
ديگرى گفت: على عليه السلام فرموده است هر كه مرا بر ابوبكر و عمر برتر داندبه او حد تهمت مى زنم !(263)
جز وحشت از متاع جهان برنداشتیم بر ما مبند تهمت باری ‌که بسته نیست