لغت نامه دهخدا
جرمبه جرمبه. [ ج ِ رِ ب ِ ج ِ رِ ب َ / ب ِ ] ( ص مرکب ) سخت پاره پاره. ( یادداشت مؤلف ).
جرمبه جرمبه. [ ج ِ رِ ب ِ ج ِ رِ ب َ / ب ِ ] ( ص مرکب ) سخت پاره پاره. ( یادداشت مؤلف ).
💡 حجت دوم كه آيه مورد بحث مشتمل بر آن است اين است كه هر نوع از انواع مخلوقات بهفطرت خود متوجه به سوى كمال خويش است كمالى كه مختص به او است. و اين براىكسى كه در وجود انواع موجودات تتبع و در احوال آنها امعان نظر كرده باشد ضرورى وواضح است. پس هدايت الهى هدايتى است عمومى كه تمام موجودات را در برگرفته است،همچنانكه در كلام خود فرموده: (الذى اعطىكل شى ء خلقه ثم هدى ) و شيطانها اشرارى هستند مفسد و گمراه كننده كه فرض مدبربودن آنها در آسمانها و زمين و يا انسانها - كه اگر چنين تدبيرى داشته باشند لا جرمبه اذن خدا خواهند داشت - فرضى است كه با فرض نقض غرض كردن خدا مساوى است،به اين معنى كه اگر خدا چنين اجازهاى به شيطانها بدهد سنت خود را در خصوص عموميتهدايت نقض كرده و براى اصلاح امر انسانها و هدايت آنان به كسىمتوسل شده كه كارش درست ضد اصلاح و هدايت است يعنى افساد واضلال است و چنين فرضى محال است.