آغازگر در زبان فارسی صفتی مرکب است که به صورت [گَ] تلفظ میشود. این واژه در اصل به فردی اطلاق میشده که در مسابقات اسبدوانی یا سَبَق، فرمان حرکت و شروع مسابقه را صادر میکرده است. چنین شخصی با اعلام آغاز رقابت، نقش کلیدی در تنظیم و مدیریت رویداد داشته است. با گذشت زمان، دامنهٔ معنایی این واژه گسترش یافته و در متون و گفتارهای رسمشده فارسی، به هر کس یا چیزی که سرآغازگر حرکتی، رویدادی یا جریانی باشد، اطلاق میگردد. بنابراین آغازگر میتواند مفهومی فراتر از یک مسابقه داشته باشد و پدیدآورندهٔ هر عمل یا اندیشهٔ نوینی را نیز دربرگیرد. این اصطلاح با رعایت کامل املای استاندارد فارسی و قواعد نگارشی، بهصورت آغازگر نوشته میشود و در جایگاه خود بهعنوان واژهای رسا و معیار به کار میرود. کاربرد صحیح آن در متون رسمی و ادبی، گویای ظرافت و دقت زبان فارسی در بیان مفاهیم پایهای و کلیدی است.
اغازگر
لغت نامه دهخدا
فرهنگ معین
فرهنگ عمید
۲. (ورزش ) در اسب دوانی، کسی که فرمان حرکت به سوارکاران می دهد.
فرهنگ فارسی
آنکه در سبق فرمان حرکت دهد
فرهنگستان زبان و ادب
{initiator} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] ← عنصر آغازگر
{initiator} [زیست شناسی-ژن شناسی و زیست فنّاوری] ← رمزۀ آغازش
{primer} [زیست شناسی] توالی کوتاهی از رِنا که نقطۀ شروع همتاسازی دِنا را تعیین می کند
{theme} [زبان شناسی] در دستور نقش گرا، سازۀ آغازین پیام
دانشنامه عمومی
این فیلم با موضوع سفر در زمان، به خاطر بودجهٔ ساخت بسیار محدود، ساختار تجربی فیلم نامه، مفاهیم فلسفی و دیالوگ های فنّی پیچیده شناخته می شود.
آغازگر، جایزه بزرگ هیئت داوران جشنواره فیلم ساندنس ۲۰۰۴ را از آنِ خود کرد.