ابادی کاغذ

لغت نامه دهخدا

( آبادی کاغذ ) آبادی کاغذ. [ غ َ ] ( اِ مرکب ) قسمی کاغذ ابریشمین.

فرهنگ فارسی

( آبادی کاغذ ) قسمی کاغذ ابریشمین

جمله سازی با ابادی کاغذ

یاقوت حموی جغرافی‌دان و تاریخ‌نویس مشهور در قرن هفتم در مورد بخش کاغذ کنان نوشته‌است نوشته است: «چون در آنجا کاغذ درست می‌کنند به کاغذ کنان معروف است». تا خرابی شهر کاغذ کنان در قرن هفتم هجری، این شهر ولایتی مستقل از ولایات آذربایجان بود و در دوره مغول نیز به‌صورت مستقل اداره می‌شد و به قول حمدالله مستوفی در نزهه القلوب در دوره مغول به دهکده ای درامد و ابادی‌ های حومه ان مشتمل بر هفتاد آبادی بوده‌است. حقوق دیوانی کاغذ کنان پنج هزار دینار بود.