عاجم

لغت نامه دهخدا

عاجم. [ ج ِ ] ( ع ص، اِ ) واحد عواجم که بمعنی دندانهاست. ( از منتهی الارب ). در اقرب الموارد مفرد عواجم، عاجمة آمده است.

جمله سازی با عاجم

گرچه مدال کلارک جایزه‌ای برای اقتصاددانان آمریکایی توصیف شده این که نامزدها در هنگام اعطای جایزه در آمریکا کار کنند کافی است؛ شهروندی آمریکا برای لحاظ شدن لازم نیست. برندگان گذشته نظیر دارون عاجم‌اوغلو، امانوئل سائز و استر دوفلو به ترتیب متولد ترکیه، اسپانیا و فرانسه هستند.