لغت نامه دهخدا
طناب زدن. [ طَ زَ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از پیمودن. ( آنندراج ).
طناب زدن. [ طَ زَ دَ ] ( مص مرکب ) کنایه از پیمودن. ( آنندراج ).
( ~. زَ دَ ) [ ع - فا. ] (مص م. ) پیمودن، اندازه گرفتن.
( مصدر ) پیمودن اندازه گرفتن.
پیمودن، اندازه گرفتن.
💡 بازی با این نوع اسباببازیها به کودکان اجازه میدهد تا ورزش کنند، استخوانها و عضلات قوی بسازند و به تناسب اندام فیزیکی کمک میکند. پرتاب و گرفتن توپها و فریزبیها میتواند هماهنگی دست و چشم را بهبود بخشد. طناب زدن (که به عنوان اسکپینگ نیز شناخته میشود) و بازی با کیسههای پا میتواند تعادل را بهبود بخشد.