لغت نامه دهخدا
زولان. [ زَ وَ ] ( ع مص ) درگشتن و دور گردیدن از جای. || مایل گردیدن آفتاب از میانه آسمان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به زوال شود.
زولان. [ زَ وَ ] ( ع مص ) درگشتن و دور گردیدن از جای. || مایل گردیدن آفتاب از میانه آسمان. ( منتهی الارب ) ( از اقرب الموارد ). رجوع به زوال شود.
در گشتن و دور گردیدن از جای یا مایل گردیدن آفتاب از میانه آسمان.
💡 در شهریور ۱۳۳۹ خانم و آقای زولان به عنوان استادان جدید هنرستان ملی باله به ایران آمدند. در همان سال خانم دوریس لدرز کلاس باله مدرن را در هنرستان باله تشکیل داد. از پاییز ۱۳۴۱ دو هنرمند باله سادلرز ولز انگلیس به نامهای ریچارد براون و ماریون برای تعلیم هنرجویان هنرستان ملی باله به ایران آمدند.